برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با master
ترجمه و جمله با master
(اسم) یک فرد خیلی ماهر، استاد، چیره دست (مثال اول) – ارباب (کسی که خدمتکار و غیره دارد – مثال دوم و سوم) – صاحب (مثل صاحب یک حیوان خانگی)
a work of art by a true master
یک کار هنری توسط یک استاد واقعی
You’ll have to ask the master’s permission.
شما باید اجازه ارباب را بگیرید.
the master and mistress of the house
ارباب و خانوم بزرگ خانه
A dog is always obedient to its master
یک سگ همیشه تابع صاحبش است.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) کاپیتان یا ناخدای کشتی – یک معلم مرد – کسی که مدرک استادی دارد
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) نسخه اصلی یک چیزی ضبط شده
master
فعل
masters; mastered; mastering
(فعل) ماهر شدن، یاد گرفتن، فهمیدن – موفق شدن در کنترل یک احساس (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: