برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با long + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با long
(صفت) بلند، طولانی - long–lost گمشده یا دیده نشده برای مدت طولانی (مثال پنجم) - long on something داشتن تعداد یا مقدار زیادی از چیزهای خوب (مثال آخر)
a long journey/walk/drive/flight
یک مسافرت/پیاده روی/رانندگی/پرواز طولانی
That dress looks a bit long to her.
آن لباس کمی برای او بلند به نظر می رسد.
It’s a long book.
این یک کتاب طولانی است (صفحات زیادی دارد).
a long pause/wait
وقفه/انتظار طولانی
She embraced her old friend like a long-lost sister.
دوست قدیمی خود را مانند یک خواهر گمشده در آغوش گرفت.
The government is long on ideas but short on performance.
دولت ایده های خوب زیادی دارد ولی عملکرد کمی دارد.
long
قید
longer; longest
(قید) برای یک مدت طولانی - as long as یا so long as تا زمانی که (مثال هفتم) - be long طول کشیدن (مثال آخر)
Shows don't usually last this long.
معمولا برنامه ها تا این حد طولانی نمی شوند.
تمام طول تابستان/هفته
This all happened long before you were born.
همه این ها مدت ها قبل از اینکه به دنیا بیایی رخ داد.
It wasn’t long before Lisa arrived.
مدت زیادی نبود که لیزا رسیده بود.
The phone rang for so long, I hung up in the end.
تلفن برای مدت خیلی زیادی زنگ خورد، من در آخر تلفن را از دو شاخه کندم.
This sociologically naive view has long since had to be abandoned.
این دیدگاه ساده لوحانه جامعه شناسی مدت ها قبل از الان باید رها می شد. (long since مدت ها قبل از الان)
You can go out to play as long as you stay in the back yard.
تا زمانی که در حیاط پشتی بمانی می توانی بیرون بروی و بازی کنی.
I'm going out now, but I won't be long.
من الان بیرون می روم ولی زیاد طول نمی کشد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: