عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با laugh

laugh

فعل

US تلفظ صوتی/ˈlæf/

laughs; laughed; laughing

(فعل) خندیدن – کنایه از بی توجهی کردن یا اهمیت ندادن (دو مثال آخر)

We were laughing at the clown.

ما به آن دلقک می خندیدیم.

That guy always makes me laugh.

آن مرد همیشه باعث خنده من می شود.

People laughed at his predictions, but no one's laughing now.

مردم به پیش بینی های او می خندیدند (بی توجه بودند) ولی الان کسی نمی خندد.

He laughed at danger.

او اهمیتی به خطر نمی دهد.

laugh

اسم

laughs

(اسم) نوع خنده، خنده - a laugh یک چیز خنده دار (مثال دوم)

Holly has a very strange laugh – it sounds like she’s screaming.

هالی خنده خیلی عجیبی دارد – شبیه به این است که دارد فریاد می زند.

You're going to be a movie star? That's a laugh.

تو قرار است ستاره فیلم شوی؟ خنده دار است.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها