برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با labor
ترجمه و جمله با labor
(اسم - در بریتیش labour) کار سخت – کارگر (مثال دوم) – درد زایمان یا خود مرحله زایمان (سه مثال آخر)
The car parts themselves are not expensive – it’s the labor that costs so much.
خود قطعات ماشین گران نیست – کاری که روی آن انجام می گیرد هزینه زیادی دارد. (پول تعمیرکار یا تولید کننده خیلی زیاد است)
There is a growing demand for skilled labor.
تقاضای در حال رشدی برای کارگر ماهر وجود دارد.
Jane was in labor for ten hours.
جین برای 10 ساعت در حال زایمان بود (از شروع درد تا به دنیا آوردن بچه 10 ساعت طول کشید)
labor pains
دردهای زایمان
She went into labor this morning.
او امروز صبح وارد مرحله زایمان شد (زایمان را شروع کرد).
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: