برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با junior
ترجمه و جمله با junior
junior
صفت
/ˈʤuːnjɚ/
(صفت) تازه کار، کم سابقه – جوان تر – به صورت Jr. برای اینکه بگوییم فردی که به آن اشاره شده است پسر آن فرد هم اسم است
a very junior officer
یک افسر پلیس خیلی کم سابقه
He was born in April, so he’s three months my junior.
او در ماه آپریل به دنیا آمد، پس او سه ماه از من جوان تر است.
He is six years junior to me.
او شش سال از من کوچک تر است.
John Smith Jr. and John Smith Sr.
جان اسمیت پسر و جان اسمیت پدر (Sr. مخفف senior به معنی مسن تر)
junior
اسم
juniors
(اسم) دانش آموز یا دانشجوی سال ماقبل آخر مدرسه یا دانشگاه (مثال اول) – کسی که کم سن تر از کس دیگری است (مثال دوم) – کسی که رتبه پایین تری دارد – پسر یا بچه
the junior class
کلاس سال سوم دبیرستان – دانشجوی سال سوم دانشگاه
She is five years my junior.
او 5 سال از من کوچک تر است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: