برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با iron
ترجمه و جمله با iron
iron
صفت
an iron fence
یک فنس آهنی
iron
فعل
irons; ironed; ironing
(فعل) اتو کردن - iron out الف: چین و چروک روی لباس را با اتو برداشتن ب: راه حلی پیدا کردن، چیزی را درست کردن یا تعمیر کردن (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: