برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با into
ترجمه و جمله با into
(حرف اضافه) وارد، داخل، در – مربوط به، درگیر، سرگرم – برای نشان دادن تغییر شکل یا تغییر شرایط
They went into the backyard.
آن ها وارد حیاط پشتی شدند.
She wants to get into politics.
او می خواهید وارد (درگیر) سیاست شود.
I know I should do my taxes but I just don’t want to get into it now.
می دانم که باید مالیات هایم را پرداخت کنم ولی الان نمی خواهم درگیر آن شوم.
او خیلی درگیر (علاقه مند) موسیقی است.
We made the extra bedroom into an office.
او اتاق خواب اضافه را به دفتر تبدیل کرد.
(حرف اضافه – ادامه بررسی معنی واژه) برای توصیف کردن برخود یا به هم رسیدن دو چیز یا دو نفر – برای اشاره به تقسیم دو عدد
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: