برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با interpret
ترجمه و جمله با interpret
(فعل) توضیح دادن معنی چیزی، تفسیر کردن – ترجمه کردن به یک زبان دیگر (مخصوصا ترجمه شفاهی) – interpretable قابل تفسیر (مثال آخر)
interpret a dream
تفسیر کردن یک خواب
I interpreted his behavior as indicating that he disliked me.
من رفتار او را چنین تفسیر کردم که نشان می دهد او مرا دوست ندارد.
I didn't know whether to interpret her silence as acceptance or refusal.
نمی دانم که آیا سکوتش را به عنوان پذیرش تفسیر کنم یا رد.
I had to ask someone to interpret for me because I don’t know any Italian.
من مجبور شدم از کسی بخواهم تا برایم ترجمه کند، چون من اصلا ایتالیایی نمی دانم.
interpretable solution
راه حل قابل تفسیر
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: