برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با impression
ترجمه و جمله با impression
(اسم) تاثیر یا اثری که کسی یا چیزی روی اندیشه یا احساس کسی ایجاد می کند – گمان یا برداشتی که معمولا مطمئن یا واضح نیست – رد یا علامتی که چیزی روی چیز دیگر می گذارد
All our warnings made little impression on him.
همه هشدارهای ما اثر کمی روی او داشت.
I'm sorry if I gave you the wrong impression.
اگر من برداشت اشتباهی به شما دادم (اگر من شما را گمراه کردم) عذر می خواهم.
It makes a bad impression if you’re late for an interview.
برداشت بدی ایجاد می کند اگر برای مصاحبه دیر کنید.
The bookcase has left an impression in the rug.
قفسه کتاب روی قالیچه اثری برجای گذاشته است.
The child used her hand to make an impression in the mud.
آن کودک از دستش برای ایجاد یک علامت روی گل استفاده کرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: