برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با identify
ترجمه و جمله با identify
(فعل) تشخیص دادن، شناسایی کردن - identify (something) with (something) برابر دانستن
Small babies can identify their mothers.
بچه ها ی کوچک می توانند مادرانشان را تشخیص دهند.
His clothes identified him as a clerk.
لباس هایش او را یک منشی نشان داد.
It is a mistake to identify being healthy with being thin.
درست نیست که سالم بودن را با لاغر بودن برابر بدانید. (هر کسی که لاغر است لزوما سالم نیست)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) identify (someone) with (something) کسی را با چیزی شناختن (دو مثال اول) - identify yourself خود را معرفی کردن (مثال آخر)
He was not the ‘tough guy’ the public identified him with.
او آن آدم سرسختی نیست که مردم او را با آن می شناسند. (مردم او را آدم سرسختی می دانند ولی او سرسخت نیست)
She has always been identified with the civil rights movement.
او همیشه تحت عنوان جنبش حقوق مدنی شناخته می شود. (مشخصه او در جامعه فعالیت های مدنی است)
Many of those arrested refused to identify themselves.
بسیاری از آن هایی که دستگیر شدند از معرفی خود سر باز زدند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: