برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با headline
ترجمه و جمله با headline
(اسم) عنوان، تیتر – the headlines خلاصه ای از خبر های مهم (اهم اخبار، سر خط خبرها) - make/grab/be in/hit (the) headlines در سر خط یا تیتر خبرها قرار گرفتن (مثال آخر)
a newspaper headline
تیتر یک روزنامه
Let's just hear the news headlines.
بیا فقط اهم اخبار را بشنویم.
Surprising developments have kept the murder investigation in the headlines for several weeks.
پیشرفت های شگفت انگیز، تحقیقات آن قتل را برای چندین هفته در سر خط خبرها نگه داشته است.
UN General Assembly has been drawing headlines throughout the week.
نشست مجمع عمومی سازمان ملل، تمام این هفته در سر خط خبرها قرار گرفته است.
headline
فعل
headlines; headlined; headlining
(فعل) تیتر مجله یا چیز دیگری شدن – مهم ترین اجرا کننده یا سخنران بودن در جایی
Taylor Swift is headlining at the festival this year.
تیلور سوئیفت مهم ترین اجرا کننده فستیوال امسال است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: