برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با guide
ترجمه و جمله با guide
(اسم) دفترچه یا کتاب راهنما – کسی که راهنمایی می کند – چیزی که راهنمایی می کند
a guide to the birds of North America
کتاب راهنمای پرندگان آمریکای شمالی
a tour guide
یک راهنمای تور
He was my friend and my guide in the early years of my career.
او دوست و راهنمای من در سالهای ابتدایی حرفه ام بود.
They used the stars as a guide to find their way back.
آن ها از ستاره ها به عنوان راهنما برای پیدا کردن مسیرشان استفاده می کردند.
guide
فعل
guides; guided; guiding
(فعل) راهنمایی کردن، هدایت کردن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: