برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با grade
ترجمه و جمله با grade
(اسم) نمره یک دانش آموز یا دانشجو – پایه تحصیلی (مثال سوم) – دانش آموزان یک پایه تحصیلی
او همیشه نمرات خوبی می گیرد.
Her grades are up/better this semester.
نمرات او در این ترم (یا نیم سال) بالا است / بهتر است.
Our son is in the fourth/twelfth grade.
پسر ما در پایه چهارم / دوازدهم است.
The fifth grade will perform their annual play this week.
دانش آموزان پایه چهارم این هفته نمایش هر ساله خود را اجرا می کنند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) رتبه یا سطح کیفی – شیب یک محل یا جاده (دو مثال آخر) - make the grade به اندازه کافی موفق بودن یا صلاحیت داشتن
grade
فعل
grades; graded; grading
(فعل) نمره دادن، رتبه دادن – طبقه بندی کردن بر اساس یک ویژگی خاص (مثال دوم) – شیب دار کردن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: