عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با grade

grade

اسم

US تلفظ صوتی/ˈgreɪd/

grades

(اسم) نمره یک دانش آموز یا دانشجو – پایه تحصیلی (مثال سوم) – دانش آموزان یک پایه تحصیلی

She always gets good grades.

او همیشه نمرات خوبی می گیرد.

Her grades are up/better this semester.

نمرات او در این ترم (یا نیم سال) بالا است / بهتر است.

Our son is in the fourth/twelfth grade.

پسر ما در پایه چهارم / دوازدهم است.

The fifth grade will perform their annual play this week.

دانش آموزان پایه چهارم این هفته نمایش هر ساله خود را اجرا می کنند.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) رتبه یا سطح کیفی – شیب یک محل یا جاده (دو مثال آخر) - make the grade به اندازه کافی موفق بودن یا صلاحیت داشتن

He’s suffering from a low-grade infection.

او از یک عفونت درجه پایین رنج می برد.

a steep six percent grade

یک شیب تند 6 درصد

The hill has a grade of 25 percent.

این دره 25 درصد شیب دارد.

grade

فعل

grades; graded; grading

(فعل) نمره دادن، رتبه دادن – طبقه بندی کردن بر اساس یک ویژگی خاص (مثال دوم) – شیب دار کردن

She hasn't finished grading the exams.

او نمره دادن به امتحانات را تمام نکرده است.

Eggs are usually graded by size.

تخم مرغ ها معمولا بر اساس اندازه طبقه بنده می شوند.

They graded the new highway.

آن ها بزرگراه جدید را شیب دار کردند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها