عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با glue

glue

اسم

US تلفظ صوتی/ˈgluː/

glues

(اسم) چسب (خصوصا چسب آبکی) – کنایه از نزدیک بودن به کسی

a blob of glue

یک قطره چسب

glue

فعل

glues; glued; gluing

(فعل) با چسب چیزها را به هم چسباندن (stick) – glued to something در جایی ماندن به دلیل جذابیت، هیجان، شک و غیره (معمولا به صورتglued to - مثال دوم)

He glued the label onto the box.

او برچسب را روی جعبه چسباند.

During football season, he’s glued to the TV.

هنگام مسابقات فوتبال او جلوی تلویزیون میخکوب میشود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها