عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با flood

flood

اسم

US تلفظ صوتی/ˈflʌd/

floods

(اسم) سیل – تعداد یا مقدار زیادی از چیزی – in (full) flood در حال طغیان، پر آشوب

Kingston was heavily damaged by a flood.

کینگستون در اثر سیل به شدت آسیب دید.

He was filled with a flood of new emotions.

او پر از سیل احساسات جدید بود.

flood

فعل

floods; flooded; flooding

(فعل) غرق آب شدن – پر کردن یا پر شدن – خفه کردن موتور با وارد کردن مقدار زیاد سوخت (مثال آخر)

A burst pipe flooded the bathroom.

یک لوله ترکیده، حمام را غرق آب کرد.

The room was flooded with light.

اتاق غرق در نور شد.

He wasn't able to start the car because he had flooded the engine.

او نمی توانست ماشین را روشن کند چون موتور را خفه کرده بود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها