عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با fat

fat

صفت

US تلفظ صوتی/ˈfæt/

fatter; fattest

(صفت) چاق – کلفت، گنده – پول هنگفت (پول خیلی زیاد – مثال سوم) - big fat برای تاکید (مثال آخر)

Her weight’s normal but she insists she’s fat.

وزن او نرمال است ولی او اصرار می کند که چاق است.

a fat telephone book

یک دفتر تلفن گنده

a fat profit

سود هنگفت

Give me a big fat kiss.

یک بوس آب دار به من بده.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) fat chance به هیچ وجه، به احتمال خیلی کم (not a chance) - it ain't over until/till the fat lady sings اینکه بگویید نتیجه قطعی چیزی هنوز مشخص نیست

fat

اسم

fats

(اسم) چربی – روغن - chew the fat صمیمی حرف زدن - live off/on the fat of the land خوشگذرانی کردن

Exercise helps you burn off excess fat.

ورزش به شما کمک می کند چربی اضافی را بسوزانید.

This product contains no animal fat.

این محصول روغن حیوانی ندارد.

A diet that is high in fat can lead to obesity.

عادت غذایی که روغن زیادی دارد می تواند به چاقی ختم شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها