عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با fan

fan

اسم

US تلفظ صوتی/ˈfæn/

fans

(اسم) فن، پنکه – طرفدار - hit the fan باعث عصبانیت شدن

a window fan

فن پنجره

a baseball fan

یک طرفدار بیسبال

fan

فعل

fans; fanned; fanning

(فعل) باد زدن (مثال اول) - to fan a fire در آتش دمیدن (چه یک آتش چه یک احساس) - fan out باز کردن، پهن کردن

She fanned herself with a piece of paper.

او خودش را با یک تکه کاغذ باد زد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها