برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با exact
ترجمه و جمله با exact
(صفت) دقیق (دو مثال اول) - exact opposite کاملا مخالف (مثال سوم) - exact same یا same exact دقیقا همان - to be exact اگر بخواهم دقیق بگویم (مثال چهارم) – exactness (اسم) دقت، درستی
an exact copy
یک کپی دقیق
The exact distance is 2.5 yards.
فاصله دقیق، دو و نیم یارد است.
His second wife was the exact opposite of his first.
زن دوم او کاملا متفاوت با اولی بود.
You'll need to pay nearly $200 for redecorate the house—$195, to be exact.
تو باید نزدیک به 200 دلار برای دکوراسیون دوباره خانه پرداخت کنی. 195 دلار اگر بخواهم دقیق بگویم.
exact
فعل
exacts; exacted; exacting
(فعل) به زور چیزی را از کسی گرفتن یا چیزی را به او تحمیل کردن - exact a terrible toll یا exact a high/heavy price اینکه بگوییم که چیزی مشکلات متعدد و سختی ایجاد کرده است (مثال دوم)
to exact tribute
به زور باج گرفتن
The war has exacted a terrible toll.
جنگ مشکلات متعددی ایجاد کرده است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: