برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با enroll
ترجمه و جمله با enroll
(فعل) کسی را به عنوان عضو یا شرکت کننده وارد جایی کردن (مثال اول) – عضو چیزی شدن، نام نویسی کردن (مثال دوم) – به عضویت گرفتن (مثال سوم)
She enrolled her child in a private school.
او بچه اش را به یک مدرسه خصوصی برد.
Sara was enrolled at the University in 1988.
سارا در سال 1988 به عضویت دانشگاه درآمد. (نام نویسی کرد)
The college enrolls about 5,000 students.
این دانشگاه حدود 5 هزار دانشجو میپذیرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: