برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با elbow
ترجمه و جمله با elbow
(اسم) آرنج – قسمت آرنج لباس – زانوی لوله آب و غیره (مثال اول) – at someone's elbow نزدیک یا کنار کسی (مثال دوم) - give (someone) the elbow رابطه خود را با کسی قطع کردن (مثال سوم) - rub elbows with کسی را ملاقات کردن و دوستانه با او حرف زدن (مثال آخر)
An L shape elbow with female threads at both end.
یک زانوی ال شکل با مادگی در هر دو طرف آن.
Please stay at your mother's elbow.
لطفاً نزدیک مادرتان بمانید.
Jim has had a broken heart ever since Joe gave him the elbow.
جیم از زمانی که جوئی رابطه خود را با او قطع کرده بود، قلبش شکسته بود.
As a reporter she gets to rub shoulders with all the big names in politics.
به عنوان یک خبرنگار او همه بزرگان سیاست را ملاقات میکند و با آن ها به گفتگو مینشیند.
elbow
فعل
elbows; elbowed; elbowing
(فعل) با آرنج به کسی یا چیزی ضربه زدن، سقلمه زدن - elbow your way به کمک آرنج خود راه را برای خود باز کردن
He elbowed me in the ribs before I could say anything.
قبل از اینکه بتوانم چیزی بگویم او با آرنج به دنده هایم زد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: