برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با down
ترجمه و جمله با down
(قید) به پایین، در پایین – از یک حالت ایستاده به یک حالت نشسته یا دراز کشیده – در یک سطح یا درجه پایین تر
The cat jumped down from the chair.
گربه از صندلی به پایین پرید.
He had to go and lie down for a while.
او باید برود و برای مدتی دراز بکشد.
Prices have gone down recently.
قیمت ها این اواخر کاهش یافته است.
(قید – ادامه بررسی معنی واژه) روی کاغذ، در لیست
I always write everything down.
من همیشه هر چیزی را روی کاغذ می نویسم. (یا: من همیشه هر چیزی را می نویسم)
down
حرف اضافه
(حرف اضافه) از بالا چیزی به پایین – پایین - down the drain یا down the gurgler هدر رفتن، خراب شدن - down to the wire تا لحظه آخر (مثال سوم) - shove something down someone’s throat کسی را به پذیرش چیز نامطلوبی مجبور کردن - down on someone/something از کسی یا چیزی عصبانی بودن یا نا امید بودن - (down) in the dumps ناراحت
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: