عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با down

down

قید

US تلفظ صوتی/ˈdaʊn/

(قید) به پایین، در پایین – از یک حالت ایستاده به یک حالت نشسته یا دراز کشیده – در یک سطح یا درجه پایین تر

The cat jumped down from the chair.

گربه از صندلی به پایین پرید.

He had to go and lie down for a while.

او باید برود و برای مدتی دراز بکشد.

Prices have gone down recently.

قیمت ها این اواخر کاهش یافته است.

(قید – ادامه بررسی معنی واژه) روی کاغذ، در لیست

I always write everything down.

من همیشه هر چیزی را روی کاغذ می نویسم. (یا: من همیشه هر چیزی را می نویسم)

down

حرف اضافه

(حرف اضافه) از بالا چیزی به پایین – پایین - down the drain یا down the gurgler هدر رفتن، خراب شدن - down to the wire تا لحظه آخر (مثال سوم) - shove something down someone’s throat کسی را به پذیرش چیز نامطلوبی مجبور کردن - down on someone/something از کسی یا چیزی عصبانی بودن یا نا امید بودن - (down) in the dumps ناراحت

The stone rolled down the hill.

سنگ از بالای تپه با پایین غلتید.

He lives just down the street.

او پایین همین خیابان زندگی می کند.

Negotiations are likely to go down to the wire.

مذاکرات احتمالا تا لحظه آخر ادامه یابد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها