برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با dominate
ترجمه و جمله با dominate
dominate
فعل
/ˈdɑːməˌneɪt/
dominates; dominated; dominating
(فعل) غالب بودن، تسلط داشتن بر، حاکم بودن بر – مهم ترین بخش چیزی بودن
It was the story that dominated the headlines this week.
این روایتی بود که در این هفته بر سر خط خبر ها حاکم بود.
The business dominated her life.
کار، مهم ترین بخش زندگی او بود.
Our team dominated throughout the game.
تیم ما در طول مسابقه غلبه داشت.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) بیشترین تعداد یا مقدار بودن (غالب بودن)، معمول ترین بودن – بزرگترین یا قابل توجه ترین شی در یک محل
Pine trees dominate in the eastern part of the forest.
درختان کاج در بخش شرقی این جنگل غالب هستند.
The statue dominates the town's square.
این مجسمه بر میدان شهر غلبه دارد. (قابل توجه ترین شی میدان است.)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) domination (اسم) سلطه، تسلط (مثال اول) – dominating مسلط (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: