برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با disadvantage
ترجمه و جمله با disadvantage
(اسم) اِشکال، عیب، نکته منفی (دو مثال اول) - at a disadvantage در موقعیت نامناسب نسبت به بقیه (مثال سوم و چهارم) - be/work to the disadvantage of somebody علیه کسی یا موفقیت کسی بودن، به ضرر کسی بودن (مثال آخر)
This method has one major disadvantage: its cost.
این روش یک اشکال عمده دارد: هزینه آن.
There are disadvantages to living in a rural area
کاستی هایی در زندگی کردن در یک منطقه روستایی وجود دارد.
She felt that her lack of formal education put/placed her at a disadvantage in the business world.
او احساس می کرد که نداشتن تحصیلات رسمی او را در موقعیت نامناسبی نسبت به بقیه در دنیای تجارت قرار میدهد.
She felt that being so young put her at a disadvantage for the executive position.
او احساس کرد که کم سن و سال بودن، او را در یک نابرابری با دیگران برای آن سمت اجرایی قرار می دهد.
This system works to the disadvantage of women.
این سیستم به ضرر بانوان است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: