برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با direct
ترجمه و جمله با direct
(صفت) مستقیم – بدون واسطه - صادقانه
direct
فعل
directs; directed; directing
(فعل) کنترل کردن، هدایت کردن – (فیلم، موسیقی، نمایش) کارگردانی کردن
A police officer was directing traffic.
یک افسر پلیس ترافیک را کنترل می کرد (هدایت می کرد).
How much should the teacher guide and direct the students?
معلم چقدر باید دانش آموزان را راهنمایی و هدایت کند؟
The film was written and directed by Sofia Coppola.
این فیلم توسط سوفیا کاپولا نوشته و کارگردانی شده است.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) دستور دادن – ارسال کردن شکایت، نامه و غیره به کسی یا مکانی
direct
قید
(قید) بدون واسطه – به صورت مستقیم
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: