برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با course + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با course
(اسم) مسیر حرکت – مسیر (به صورت اصطلاح) – روش یا روند طبیعی یا معمول، جریان طبیعی (مثال سوم)
the course of a river
مسیر یک رودخانه
This win puts the team back on course for the championship.
این پیروزی تیم را به مسیر قهرمانی بازگرداند.
The disease usually runs its course in a few days.
این بیماری معمولا در چند روز روند طبیعی خود را طی می کند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) دوره آموزشی - golf course زمین گلف – هر یک از بخش های یک وعده غذایی (دسر، غذای اصلی و غیره)
She teaches a course on internet crime.
او یک دوره آموزشی درباره جرم اینترنتی را آموزش می دهد.
We had chicken for our main course.
ما در بخش اصلی غذا، مرغ داشتیم.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) let nature take its course به چیزی اجازه وقوع دادن و برای کنترل آن کاری نکردن - of course الف: واضح است که، مسلما، قطعا (مثال اول) ب: برای پاسخ مثبت دادن یا پذیرفتن یا تاکید کردن در این جهت (مثال دوم) - par for the course طبیعی - pervert the course of justice تحقیقات پلیس را دچار اختلال کردن - stay the course ادامه دادن با وجود سختی
course
فعل
courses; coursed; coursing
(فعل) به آرامی حرکت کردن
Tears were coursing down his cheeks.
اشک ها به آرامی روی گونه او میریخت.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: