برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با connect
ترجمه و جمله با connect
(فعل) متصل کردن یا ارتباط دادن یا ارتباط داشتن – متصل بودن زمان حرکت اتوبوس یا قطار یا هواپیما به این صورت که مسافران از یک وسیله خارج می شوند و سوار وسیله دیگر می شوند و به مسیر ادامه می دهند (مثال سوم) - connect up وصل کردن چیزی به یک منبع مانند منبع برق یا آب و غیره (مثال آخر)
The printer connects to the computer.
این چاپگر به کامپیوتر متصل می شود.
He’s always found a way to connect with his audience.
او همیشه راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبانش پیدا می کند.
The flight to Chicago connects with a flight to New York.
پرواز شیکاگو با پرواز نیویورک متصل هستند.
Is the washing machine connected up yet?
آیا ماشین لباسشویی به برق وصل شده است؟
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: