عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با confront

confront

فعل

US تلفظ صوتی/kənˈfrʌnt/

confronts; confronted; confronting

(فعل) روبرو شدن با یک وضعیت یا آدم سخت (مثال اول) – متهم کردن، زیر سوال بردن یا انتقاد کردن به کسی (مثال دوم و سوم)

He decided to confront the burglars.

او تصمیم گرفت با سارقان رودررو شود.

She confronted him about his smoking.

او را درباره سیگار کشیدنش زیر سوال برد.

I haven’t confronted her about it yet.

من هنوز او را برای اینکار متهم نکرده ام.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها