برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با confirm
ترجمه و جمله با confirm
(فعل) یک توافق یا نقشه یا یک جلسه را نهایی کردن یا تصویب کردن – تایید کردن (مثال دوم) – پذیرفتن و تصدیق کردن یک دین
The hotel has confirmed our reservation.
هتل، اتاق های رزرو ما را نهایی کرده است.
She said she could not confirm or deny the allegations.
او گفت که نمی تواند آن ادعاها را تأیید یا رد کند.
She was baptized when she was a month old and confirmed when she was thirteen.
او وقتی که یک ماهه بود غسل تعمید داده شد و وقتی سیزده ساله شد تصدیق کرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: