koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با condition

condition

اسم

US /kənˈdɪʃən/

conditions

(اسم) شرایط – حالتی که عملکرد درستی وجود ندارد (به صورت عامیانه: بیماری) – شرط (مثال سوم)

The car is still in excellent condition.

این خودرو هنوز در شرایط خوبی است.

a heart condition

یک بیماری قلبی

He spoke on condition that he not be identified.

او با این شرط که شناخته نشود صحبت کرد.

condition

فعل

conditions; conditioned; conditioning

(فعل) شرطی شدن یا شرطی کردن، منوط به چیزی بودن (دو مثال اول) – با ژل یا نرم کننده دیگری چیزی را نرم کردن - be conditioned on/upon به شرطِ چیزی رخ دادن

conditioned behavior

رفتار شرطی شده

Patients can become conditioned to particular forms of treatment.

بیماران می توانند به فرم های خاصی از درمان شرطی شوند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها