عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با collar

collar

اسم

US تلفظ صوتی/ˈkɑːlɚ/

collars

(اسم) یقه لباس (دو مثال اول) – قلّاده یا مهار سگ، گربه و ...- hot under the collar خیلی عصبانی یا ناراحت – گردنبند (از رسته زیور آلات) – وسیله ای دایره ای شکل که از آن برای بستن و چسباندن یک لوله به جایی مثل دیوار استفاده میشود

a clerical collar

یقه آخوندی

He loosened his collar.

او دکمه یقه پیراهن خود را باز کرد.

collar

فعل

collars; collared; collaring

(فعل) گرفتن یا دستگیر کردن کسی – کسی برای صحبت کردن متوقف کردن (مثال دوم)

The policeman collared the thief.

آن افسر پلیس دزد را دستگیر کرد.

I was collared in the street by a woman doing a survey.

من در خیابان توسط زنی که داشت نظر سنجی میکرد متوقف شدم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها