koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با collapse

collapse

فعل

US /kəˈlæps/

collapses; collapsed; collapsing

(فعل) سقوط کردن، فرو ریختن – شکست خوردن

A piece of the wall collapsed on top of him.

یک بخش از دیوار بالای سر او، فرو ریخت.

Several buildings have collapsed into the ocean.

چند ساختمان داخل اقیانوس سقوط کرده است.

Talks between management and unions collapsed today.

گفتگوی امروز بین مدیریت و اتحادیه ها شکست خورد.

collapse

اسم

collapses

(اسم) سقوط – از حال رفتن ناگهانی کسی و نقش بر زمین شدن او (مثال دوم)

A poor economy has caused the collapse of thousands of small businesses.

یک اقتصاد ضعیف باعث سقوط هزاران کسب و کار خرد می شود.

She was taken to hospital after her collapse at work.

او بعد از نقش بر زمین شدنش در کار به بیمارستان منتقل شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها