Colored paper was cut into circles, squares, and triangles.
کاغذ ها رنگی به شکل دایره ها، مربع ها و مستطیل ها برش داده شده اند.
Arrange the candles to create a circle.
شمع ها را مرتب کنید تا یک دایره بسازید.
(فعل) دور چیزی قرار گرفتن – چرخ زدن دور چیزی (مثال اول) - دور چیزی خط کشیدن (مثال دوم) - circle around a subject در مورد چیزهای مربوط به چیزی حرف زدن (مثال سوم)
The ship circled the island.
کشتی دور جزیره چرخ زد.
Circle the correct answer.
دور جواب درست را خط بکشید.
He circled around the idea of paying authors more for their books.
او در مورد مسائل مربوط به پرداخت پول بیشتر به نویسندگان برای کتابهایشان حرف زد.