عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با chilly

chilly

صفت

US تلفظ صوتی/ˈtʃɪli/

chillier; chilliest

(صفت) سردی ملموس – احساس سردی (مثال دوم) – (در مورد رفتار) غیر دوستانه، سرد – chilliness (اسم) سردی

a chilly morning

یک صبح سرد

I was getting chilly.

داشت سردم میشد.

a rather chilly reception

یک برخورد نسبتا سرد

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها