عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با butcher

butcher

اسم

US تلفظ صوتی/ˈbʊtʃɚ/

butchers

(اسم) قصاب – قصابی – یک قاتل بی رحم – کسی که کاری را خیلی بد انجام میدهد - have/take a butcher's به چیزی نگاه کردن

a kosher/halal butcher

یک قصابی (یا قصاب) حلال (kosher یعنی با در نظر گرفتن فقه دین یهود کار میکند، halal یعنی حلال از نظر اسلام)

butcher

فعل

butchers; butchered; butchering

(فعل) ذبح کردن یک حیوان، آماده کردن گوشت یک حیوان – کسی را بی رحمانه کشتن، تعدادی از مردم را کشتن (مثال دوم) – خراب کردن کاری، خیلی بد انجام دادن کاری (مثال سوم)

Pigs were butchered.

خوک ها ذبح شدند.

She butchered thousands of people.

او هزاران نفر را کشت. (مثلا با به راه انداختن جنگ)

The band has butchered my favorite song.

این گروه موسیقی آهنگ مورد علاقه مرا نابود کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها