برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با break in
ترجمه و جمله با break in
break in
فعل
(فعل) به صورت غیر قانونی وارد خانه یا ساختمان و غیره شدن (مثال اول) - حرف کسی را قطع کردن (مثال دوم) - شروع کردن کاری، به کسی برای شروع کاری کمک کردن، آموزش دادن (مثال سوم) –
Someone tried to break in while we were outside.
یک نفر سعی کرد که وقتی ما خانه نبودیم وارد خانه ما شود.
I didn’t want to break in on his telephone conversation.
من نمی خواستم گفتگوی تلفنی او را قطع کنم.
She was new to the job, so we broke her in.
او در این کار تازه وارد بود، بنابراین ما به او کمک کردیم.
He broke into tears.
او ناگهان گریه اش گرفت.
It took her years to break into the industry.
سال ها زمان برد تا او بتواند وارد این صنعت شود.
(اسم) جرم ورود غیر قانونی به ملکی یا جایی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: