برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با bother
ترجمه و جمله با bother
(فعل) زحمت دادن، ایجاد زحمت کردن (مثال اول) – اذیت کردن (مثال دوم) - somebody can’t/couldn’t be bothered (to do something) (مثال سوم)
I don't know why I bother! Nobody ever listens!
نمیدانم چرا به خودم زحمت میدهم! هیچ کس اصلا گوش نمی دهد!
Does it bother you that she earns more than you?
آیا اینکه او بیش از تو به دست می آورد (حقوق میگیرد)، اذیتت نمی کند؟
It was so hot I couldn’t be bothered to cook.
هوا خیلی گرم بود و من نتوانستم به خودم زحمت غذا درست کردن بدهم. (نخواستم غذا درست کنم)
bother
اسم
(اسم) چیزی که مزاحمت ایجاد میکند یا اذیت میکند (trouble)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: