برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با awkward
ترجمه و جمله با awkward
(صفت) دشوار برای تعامل کردن یا برای بکار بردن یا انجام دادن (دو مثال اول) – ناجور، بد، خجالت آور (مثال سوم و چهارم) – دست و پا چلفتی (مثال آخر)
My car's quite awkward to drive.
رانندگی با ماشین من خیلی دشوار است.
Some of the questions were rather awkward.
برخی از سوالات کمی دشوار بودند.
There was an awkward silence.
سکوت بدی حاکم بود.
I always feel awkward when I'm with Prat.
من همیشه وقتی با پرت هستم احساس خجالت میکنم.
an awkward writer
یک نویسنده بد
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: