برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با assignment
ترجمه و جمله با assignment
(اسم) ماموریت، کاری که به کسی سپرده میشود (سه مثال اول) – ارزش، مقدار، هویت یا چیزی را به چیزی اختصاص دادن (مثال چهارم) – واگذار یک دارایی یا حقی به کسی (مثال آخر)
a foreign/diplomatic assignment
یک ماموریت خارجی/دیپلماتیک
one of our reporters on assignment in China
یک از چهار خبرنگاری که در چین مشغول فعالیت هستند
his assignment to the embassy in china
ماموریت او در سفارت مستقر در چین
the computer's assignment of a number to each image
تخصیص دادن یک شماره به هر عکس توسط کامپیوتر
the assignment of property
واگذاری اموال
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: