برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با apparent
ترجمه و جمله با apparent
(صفت) واضح، آشکار (دو مثال اول) - به نظر موجود یا به نظر درست، صوری (دو مثال آخر)
Her unhappiness was apparent to everyone.
ناخوشنودی او برای همه آشکار بود.
Then, for no apparent reason, the train suddenly stopped.
سپس، بدون دلیل آشکاری، قطار ناگهان متوقف شد.
She has this apparent innocence which, I suspect, she uses to her advantage.
او این معصومیت صوری را دارد که به گمان من به نفع خودش از آن استفاده می کند.
Their affluence is more apparent than real.
ثروت آن ها بیشتر صوری است تا واقعی.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: