koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با annual

annual

صفت

US /ˈænjəwəl/

annuals

(صفت) سالی یک بار اتفاق افتادن (مثال اول) - در طول یک سال (مثال دوم)

The annual meeting is in July.

ملاقات سالیانه در ماه جلای است.

We had more snow this year than the average annual amount.

ما در این سال نسبت به میانگین هر ساله برف بیشتری داشتیم.

annual

اسم

(اسم) گیاهی که برای فقط یک سال یا یک فصل زنده است (مثال اول) - کتاب یا مجله ای که سالی یک بار منتشر می شود (مثال دوم)

We planted some annuals in front of the house.

ما تعدادی گیاه سالیانه در مقابل خانه کاشتیم.

The publishers of the encyclopedia put out a book each year called an annual.

ناشران دایرة المعارف هر ساله کتابی را منتشر می کنند که سالنامه گفته می شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها