برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با analysis
ترجمه و جمله با analysis
(اسم) مطالعه دقیق چیزی با هدف فهم بیشتر از آن، تجزیه و تحلیل، بررسی (سه مثال اول) – روانکاوی (psychoanalysis) - in the final analysis یا in the last analysis با در نظر گرفتن همه چیز (مثال آخر)
The blood samples are sent to the laboratory for analysis.
نمونه های خون برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه فرستاده میشود.
DNA analysis shows that the blood and the saliva come from the same person.
بررسی دی ان ای نشان می دهد که خون و بزاق مال یک نفر است.
This work has been based entirely on an analysis of large mammals.
این کار تماماً بر پایه یک تجزیه و تحلیل از پستانداران بزرگ بوده است.
It was a difficult decision but, in the final/last analysis, it was the best way doing that.
آن یک تصمیم دشوار بود ولی، با در نظر گرفتن همه مسائل، بهترین روش انجام آن کار بود.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: