برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با aim
ترجمه و جمله با aim
(فعل) نشانه گرفتن یک سلاح یا چیزی به سمت یک هدف یا چیزی (مثال اول) – وسیله ای را روی چیزی متمرکز کردن (مثال دوم) – هدف گذاری کردن، هدفی داشتن، برای رسیدن به هدفی تلاش کردن، خواستن (چهار مثال آخر)
Jim aimed his gun but did not shoot.
جیم سلاحش را نشانه گرفت ولی شلیک نکرد.
aim a camera
متمرکز کردن یک دوربین
We aim to be there around five.
هدف ما این است که دور و بر ساعت 5 آنجا باشیم.
I aim to be a doctor by the time I'm 30.
من میخواهم تا 30 سالگی یک دکتر شوم.
این فیلم می خواهد که کمدی باشد. (هدف این فیلم جنبه طنز داشتن است)
The new system is aimed at reducing costs.
این سیستم جدید می خواهد هزینه ها را کاهش دهد. (هدف سیستم جدید این است که هزینه ها را کاهش دهد)
aim
اسم
aims
(اسم) هدف (دو مثال اول) – هدف گیری (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: