برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با advertisement
ترجمه و جمله با advertisement
(اسم) تبلیغ، یک چیز تبلیغاتی (سه مثال اول) – چیزی یا کسی که نشان دهنده چگونگی خوبی یا تاثیر چیزی است (مثال آخر) – عمل تبلیغ کردن، تبلیغات
a television/radio advertisement (ad)
یک تبلیغ تلویزیونی/رادیویی
He recently placed an advertisement in the local paper.
او اخیرا یک تبلیغ در روزنامه محلی قرار داده است.
to put an advertisement in a newspaper
در یک روزنامه تبلیغ کردن
He’s a very good advertisement for the benefits of good diet.
او مثال خیلی خوبی برای نشان دادن منافع رژیم غذایی خوب است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: