برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با administration
ترجمه و جمله با administration
(اسم) مدیریت (مجموعه فعالیت هایی که مربوط به اداره جایی یا سر و سامان دادن به کاری است - دو مثال اول) – افراد یا فردی که جایی یا کاری را مدیریت می کند (مثال سوم) – دولت، هیئت دولت، کابینه (مثال آخر)
He has a degree in business administration.
او مدرک تحصیل در مدیریت مالی را دارد.
We’re looking for someone with experience in administration.
ما به دنبال کسی با تجربه مدیریت می گردیم.
The decision to cancel the project was made by the administration.
تصمیم لغو کردن پروژه توسط مدیریت گرفته شد.
the Obama administration
دولت اوباما
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) وزارت خانه (در آمریکایی) – فراهم کردن یا تامین کردن یا تهیه کردن چیزی برای کسی (مثال آخر)
the U.S. Food and Drug Administration
وزارت غذا و داروی آمریکا
the administration of antibiotics
تامین کردن آنتی بیوتیک
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: