عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با accompany

accompany

فعل

US تلفظ صوتی/əˈkʌmpəni/

accompanies; accompanied; accompanying

(فعل) همراهی کردن، همراه بودن (مثال اول) - راهنمایی کردن کسی با همراهی او (مثال دوم) - با کسی به یک رویداد یا تفریح رفتن (مثال سوم)

The books are accompanied by four CDs.

این کتاب ها با چهار سی دی همراه هستند.

Would you like me to accompany you to your room?

به من اجازه می دهید تا شما را تا اتاقتان همراهی کنم؟

I have two tickets for the theatre on Saturday evening - would you like to accompany me?

من دو بلیت برای تئاترِ یکشنبه بعدازظهر دارم - دوست داری مرا همراهی کنی؟

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) خواندن یا نواختن یک ابزار موسیقی به همراه خواننده یا نوازنده دیگر (مثال اول) – accompanying (صفت) همراه یا همزمان با چیزی (مثال دوم)

Miss Jessop accompanied Mr. Bentley on the piano.

خانم جسوپ، آقای بنتلی را در پیانو همراهی کرد.

the accompanying documentation

اسناد همراه (اسنادی که علاوه بر یک چیز اصلی و همراه با آن وجود دارد یا ارائه میشود)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها