عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با abuse

abuse

اسم

US تلفظ صوتی/əˈbjuːs/

abuses

(اسم) استفاده نادرست یا مضر (مثال اول) - رفتاری توهین آمیز، خشن یا غیرمنصفانه با کسی (مثال دوم تا چهارم)

What she did was an abuse of her position as manager.

آنچه او انجام داد یک سوء استفاده از مقام مدیریتش بود.

The editor apologized for the abuse we had suffered as a result of his article.

سردبیر به خاطر بدرفتاری که به خاطر مقاله ی او بر ما تحمیل شد، عذر خواهی کرد.

child abuse

کودک آزاری

Brutal abuse of children in the orphanage was disclosed by the investigation.

فرد درنده خویی که از بچه ها در سنین کودکی سو استفاده می کرد با بررسی و تحقیق رسوا شد.

abuse

فعل

abuses; abused; abusing

(فعل) بد رفتاری کردن، سو استفاده کردن (مثال اول) – بد استفاده کردن، بد تا کردن (مثال دوم و سوم) – زیاد مصرف کردن دخانیات یا الکل – توهین کردن (مثال چهارم)

She was sexually abused as a child.

او وقتی بچه بود از نظر جنسی مورد سو استفاده قرار گرفت.

He abused his body with years of heavy drinking.

او با سال ها نوشیدن حجم زیادی از مشروبات الکلی، به بدن خودش جفا کرد.

She abused her friend's trust.

او از اعتماد دوستان خود سو استفاده کرد.

She was being racially abused by three white passengers.

به او از طرف سه نفر سفید پوشت داشت توهین جنسی میشد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها