برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با miss + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با miss
(فعل) نزدن یا خطا زدن به چیزی (دو مثال اول) – از دست دادن فرصت انجام کاری (دو مثال آخر)
The bullet narrowly missed her heart.
گلوله تنها با اختلاف کمی به قلب من اصابت نکرد.
miss a target
نزدن به هدف (از دست دادن هدف)
They wanted to see that movie, but they missed it.
آن ها می خواستند آن فیلم را ببینند ولی آن را از دست دادند.
The driver was so distracted that he missed the turn.
آن راننده به قدری حواس پرت بود که آن دور برگردن را از دست داد. (نپیچید)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) دلتنگ شدن (مثال اول) – متوجه گم شدن چیزی شدن (مثال دوم) – ندیدن، نفهمیدن یا نشنیدن چیزی که برای دیدن، فهمیدن یا شنیدن دشوار است (متوجه نشدن – مثال آخر)
I'm so glad you're back. I'd missed you.
من خیلی خوشحالم که تو برگشتی. دلم برای تو تنگ شده بود.
I didn’t miss my wallet till (=until) it came to paying the bill.
من متوجه گم شدن کیف پولم نشدم تا اینکه وقت پرداخت صورت حساب شد.
It’s a huge hotel on the corner. You can’t miss it.
آن یک هتل خیلی بزرگ در آن نبش خیابان است. شما نمی توانید متوجه آن نشوید. (حتما آن را می بینید)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) miss out یا miss out on از دست دادن فرصت انجام کاری یا لذت نبردن از چیزی
miss
اسم
misses
(اسم) خطا در زدن چیزی (مثال اول) – خانوم
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: