koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با fear

fear

اسم

US /ˈfiɚ/

fears

(اسم) ترس (مثال اول) – be in fear for your life از مرگ ترسیدن - to put the fear of God into خیلی ترسیدن

The child was shaking with fear.

آن کودک از ترس می لرزید.

fear

فعل

fears; feared; fearing

(فعل) ترسیدن، ترساندن – نگران بودن، ناراحت بودن - fear for نگران کسی یا چیزی بودن (مثال آخر)

Everyone feared the coming war.

همگی از جنگ پیش رو می ترسیدند.

They fear that Congress may not allocate the money needed.

آن ها نگرانند که کنگره شاید با آن پول مورد نیاز موافقت نکند.

I fear for Sara.

من نگران سارا هستم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها